رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

♥ღღ♥ رادمهر ، خورشيد بخشنده، بخشنده همچون خورشيد ♥ღღ♥

احساسات رادمهری...

جدیداً خیلی احساساتی میشی اونم اینطور که وقتی میری تو فاز عشقولانه همه چی رو از من و بابا و نی نی دایی و پتو گرفته تا حتی عکس ماشین بابا علی که تو دفتر برات کشیدم و اتوبوست و ستون و در و دیوار رو هم بوس بوسی میکنی ............... قربون بوسه های شیرینت بشم ماددددددددد ر           هر بار گفته ام که تو را دوست دارمت           پر می شود از آتش عشقت دهان من                                   &nbs...
30 مهر 1393

سه روزی که هفت ساعتش بی تو گذشت ...

سلام پسرکم بالاخره هر طوری بود این جدایی انجام شد و من سه روز اونم حدود هفت ساعت ازت دور بودم شما که اصلاً از این وضعیت ناراضی نیستی تازه خوشحالم هستی چون مامان نازیو بابا علی رو زیادتر میبینی اما حال و روز منه مادر مخصوصاً تو روز اول اینطور بود که : دائم به فکرت بودم و همش استرس داشتم.میترسیدم به خاطر نبودنم اذیت بشی ولی مطمئن بودم مامانمو از من بیشتر دوست داری و وقتی اون باشه بهونه ی منو نمیگری ، مگه موقعی که خوابت بیاد در اون صورت فقط کنار من خوابت میبره که اینم مشکلی نیست چون کلاسام صبحه و شما وقتی من نیستم خوابی یعنی دیگه خوابت رو میکنی و سر حال میشی ، آره داشتم از روز اول دوریمون میگفتم : تو راه دانشگاه یا تو راه برگشت هر پ...
10 مهر 1393
1